شهدای شهر رهنان

شهید یوسف حسن حیدری
نام پدر: ابراهیم
تاریخ تولد: 1340
محل تولد: شهر کرد
شغل: خاتم سازی
یگان اعزام کننده: نیروی هوایی
تاریخ شهادت: 61/2/19
محل شهادت: خرمشهر
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
در سن دوازده سالگی به اصفهان امد. با اینکه سن زیادی نداشت اوضاع اجتماع را درک می کرد. او کم کم با افراد مذهبی آشنا شد و شروع به فعالیت نمود. در تکثیر نوارها و پیام های امام تلاش فراوان نمود. بارها ساواک او را مورد تعقیب قرار داده بود ولی با هوشیاری کامل از چنگال آنان فرار کرده بود.
پس از پیروزی انقلاب در کمیته شروع به فعالیت نمود تا اینکه در فروردین سال 1361 به جبهه اعزام شد و در اردیبهشت ماه سال 61 به آرزوی همیشگی خود رسید. 

جلوه هایی از شهید:
ایشان از بچگی به نماز و قرآن خوانی علاقه ی زیادی داشت. نمازش را سر وقت می خواند و به تمام هم سن های خودش نیز سفارش می کرد که نمازشان را بخوانند. اکثر دوستان و آشنایان را امر به معروف و نهی از منکر می کرد. زبانزد خاص و عام بود که حتی به ایشان خادم الحسین (ع) می گفتند.

پیام شهید:
امتی که بخواهد حکومت الله در جامعه حکمفرما باشد امکان ندارد، مگر با یک شرط، و آن اینکه شهید بدهد و هجرت کند.
وصیت من به شما این است که با هواهای نفسانی مبارزه کنید زیرا مبارزه با نفس، جهاد اکبر است، و خوشبختی جامعه مشروط به این جهاد است.

گلبرگ های خاطره:
خاطره ای از روز 12 بهمن 1357، روز ورود امام: من در مسجد حکیم اصفهان انتظامات بودم. تلویزیونی هم برای تماشای لحظه ی ورود امام آورده و در شبستان مسجد گذاشته بودیم. من دم درب بودم. تلویزیون ورود امام را نشان می داد. ما با شور و شوق وصف ناپذیری به آن نگاه می کردیم که یک مرتبه عکس شاه ملعون به روی صفحه ی تلویزیون نقش بست. مردم با فریادهایی رعدآسا، مرگ بر شاه گفتند و با عصبانیت تلویزیون را شکسته و به اعتراض برخاستند.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد