شهید رسول خواجه علی

شهید رسول خواجه علی
نام پدر: علی
تاریخ تولد: 1348
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/2/9
محل شهادت: فاو
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید رسول خواجه علی در سال 1348 در خانواده ای مذهبی تولد یافت و در کوره ی حوادث و مشکلات زندگی و نابسامانی های آن، شخصیت او شکل گرفت. او عمری کوتاه ولی تجربه های فراوانی از زندگی پر مشقت خود داشت. او در محیط پر مهر خانواده در دامان مادرش پرورش یافت. با ورود به سن تکلیف که اثبات ایمان و اعتقاد است تکالیفش را انجام داد. با شروع جنگ تحمیلی در جنگ شرکت جست و در ده عملیات شرکت کرد و سرانجام در عملیات آزادسازی کارخانه ی نمک در منطقه ی فاو به لقاء الله پیوست.

شهید محسن (محمد علی) رفیعی

شهید محسن (محمد علی) رفیعی
نام پدر: کریم
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/2/9
محل شهادت: فاو
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید در سال 1347 در خانواده ای مذهبی در رهنان به دنیا آمد. در جریان انقلاب در راهپیمایی ها و جلسات مذهبی شرکت داشت. او دومین شهید خانواده بود، وقتی برادرش علی شهید شد وی نوجوانی بیش نبود. شرکت در بسیج و انجمن اسلامی را از وظایف اصلی خود می دید. وی در تابستان 64 به جبهه رفت و پس از چهارماه نبرد بازگشت و به تحصیل مشغول شد، در تحصیل هم دانش آموزی نمونه بود، ولی چون عشق به جبهه داشت در اسفندماه 64 برای دومین بار به جبهه رفت و در تاریخ 65/2/10 در منطقه ی فاو در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید.

شهید فتح الله رفیعی

شهید فتح الله رفیعی
نام پدر: عباس
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/5
محل شهادت: منطقه ی عملیاتی خیبر
زیارتگاه: مفقود الاثر

زندگینامه:
فتح الله در سحرگاه روز پنج شنبه یکم آذرماه 1346 در یک خانواده ی مذهبی متولد شد. مراحل ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت طی کرد. قبل از انقلاب در فعالیت های مذهبی و تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت فعال داشت و بارها مورد ضرب و شتم مزدوران رژیم شاه قرار گرفت. با شروع جنگ مراحل آموزش نظامی و امدادگری را گذراند و شرکت فعال در مساجد و نماز جمعه و جماعت داشت. شهید بعد از مدت ها حضور در جبهه با آن سن و سال کم مجروح شد و بعد از بستری شدن در بیمارستان اصفهان حتی به خانواده اش اطلاع نداد و آخرین باری که به جبهه اعزام شد در عملیات خیبر به همراه عده ای از همرزمانش مفقود شد و تا الان اثری از آن ها نمی باشد.

شهید اسماعیل صادقیان

شهید اسماعیل صادقیان
نام پدر: ابراهیم
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: کشاورز
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 63/12/21
محل شهادت: شرق دجله
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
در موقعی که 11 سال داشت انقلاب شد. شهید در آن زمان هم درس می خواند و هم برای مخارج تحصیلش کار می کرد. ایشان توانست درس را تا سال سوم راهنمایی ادامه بدهد و بعد از انقلاب در بسیج فعالیت می کرد و در هر جا که انقلاب و اسلام نیاز به همکاری این چنین جوانی داشت حاضر می شد.

شهید سعید سلیمی

شهید سعید سلیمی
نام پدر: عوضعلی
تاریخ تولد: 1343
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر کارخانه
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 63/12/23
محل شهادت: جزیره ی مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید سعید سلیمی در بیستم خرداد سال 1343 در خانواده ای مذهبی و مومن در شهر رهنان چشم به جهان گشود. پس از طی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی به دبیرستان راه یافت. در کلاس دوم نظری بود که جنگ شروع شد. در سال 1360 به جبهه رفت و در سال 1361 مجروح گردید و جهت معالجه به تهران اعزام شد و از تهران به بیمارستان واحد منتقل شد. پس از بهبودی نسبی دوباره به جبهه ی حق علیه باطل شتافت و در سال 1363 برای دومین بار مجروح گردید و در بیمارستان صدوقی اصفهان بستری گردید. پس از بیرون آمدن از بیمارستان در حالی که هنوز عصا به دست داشت به جبهه رفت. پس از چهل روز یعنی در تاریخ 1363/12/23 شربت گوارای شهادت نوشید.

شهید سید اسدالله (کمال) اعتصامی

شهید سید اسدالله (کمال) اعتصامی
نام پدر: سید رضا
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: صافکار – سرباز
یگان اعزام کننده: سپاه پاسداران
تاریخ شهادت: 63/12/21
محل شهادت: جزیره ی مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید سید کمال در سال 1345 در یک خانواده ی مذهبی در شهررهنان دیده به جهان گشود. وی دوران کودکی را پشت سر نهاد تا اینکه راهی مدرسه شد و تا سوم راهنمایی درس خواند. شهید سید کمال در کنار درس در کار کشاورزی به پدرش کمک می کرد. او با توجه به شوق و علاقه ای که به جبهه داشت در سال 1360 با سن کمی که داشت راهی جبهه شد و در چند عملیات شرکت نمود و دو بار هم زخمی گردید. سرانجام در اسفند ماه 1363 در عملیات پیروزمندانه ی بدر در جزیره ی مجنون به شهادت رسید. او دومین شهید این خانواده بود.

شهید سید حسین میرحسینی

شهید سید حسین میرحسینی
نام پدر: سید صادق
تاریخ تولد: 1344
محل تولد: رهنان
شغل: جوشکار
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 63/12/21
محل شهادت: شرق دجله
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
پس از پشت سر گذاشتن دوران طفولیت و دوران ابتدایی از اوایل انقلاب همراه بزرگترها به تظاهرات می رفت. پس از انقلاب عضو بسیج شده به جبهه شتافت و درضمن درس خود را هم ادامه داد و در عملیات های فتح المبین، طریق القدس، بدر و خیبر شرکت کرد و  8 بار زخمی شد و در عملیات خیبر به شهادت رسید. از سال 1360 تا 1363 به طور مداوم در جبهه ها به سر می برد و فقط اوقاتی که زخمی بود به منزل می آمد.

شهید سید مهدی صدیقی

شهید سید مهدی صدیقی
نام پدر: سید حسین
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/8
محل شهادت: جزیره ی مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
سید مهدی صدیقی در تاریخ 1347/11/1 در یک خانواده ی مستضعف و مذهبی در شهر رهنان به دنیا آمد. وی دوران طفولیت را سپری کرد. سپس دوران مدرسه را با موفقیت پشت سر گذاشت. پس از انقلاب به تحصیلات مذهبی ادامه داد تا موقعی که به جبهه اعزام شد. همان طور که در وصیتش نوشته در خواب دیده بود که در این راه شهید می شود و به عشق نوشیدن این شربت لحظه شماری می کرد. به طوری که مدت 29 روز در جبهه شرکت داشت که بالاخره در شب حمله ی پیروزمندانه ی خیبر در جزیره مجنون بر اثر اصابت یک ترکش به ناحیه ی شکم، زخمی گردید و بعد از 3 روز مداوا در یکی از بیمارستان های تهران در سن 15 سالگی به درجه ی رفیع شهادت نایل امد.

شهید سید جعفر عقیلی

شهید سید جعفر عقیلی
نام پدر: سید عبدالله
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: رهنان
شغل: سماور ساز
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/4
محل شهادت: جنوب
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
ایشان در سال 1346 در شهر رهنان متولد شد و دوران کودکی را پشت سر گذاشت تا اینکه به سن نوجوانی رسید و مشغول تحصیل شد، ولی تا پنجم ابتدایی بیشتر ادامه نداد و از همان سن نیز شروع به کار کرد. ابتدا استیل سازی را انتخاب کرد و با شوقی بسیار به کار مشغول شد، بعد از آن نیز این شغل را به سماور سازی تغییر داد. حدود 6 سال در این حرفه بود تا اینکه ندای حقانیت را شنید و سراسیمه عازم جبهه های جنگ شد. آری، به این ندا لبیک گفت و به سوی آن شتافت. 4 ماه اول به کردستان اعزام شد و بعد از مدتی استراحت دوباره رفت و دیگر به این دنیای فانی برنگشت. آری، او به مقام شهادت رسید. 17 سال از عمر او بیشتر نگذشته بود که خون خود را نثار عزیزانش کرد.

شهید اکبر باباصفری

شهید اکبر باباصفری
نام پدر: فتح الله
تاریخ تولد: 1338
محل تولد: رهنان
شغل: قالب بند
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/8
محل شهادت: شط فرات (منطقه ی جنوب)
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
اکبر باباصفری در خانواده ای متوسط پا به عرصه ی گیتی گذاشت و تا کلاس پنجم ابتدایی در مدرسه علم آموزی کرد. سپس به کار تولیدی در رشته ی قالب سازی روی آورد. ایشان در سال 56 به خدمت سربازی رفت و در سال 57 به فرمان امام امت از خدمت فرار کرد. در مراحل انقلاب خیلی فعال بود. در راهپیمایی ها شرکت می کرد.
شهید یکسال در منطقه ی محروم سیستان و بلوچستان به کمک مردم مستضعف شتافت و با اشرار و قاچاقچیان مبارزه کرد. به محض شروع جنگ تحمیلی به جبهه روی آورد و در منطقه ی عملیاتی آبادان مجروح گشت. پس از بهبود، به خاطر شایستگی، مسئولیت فرماندهی گردان را پذیرا گشت و در همان مسئولیت در عملیات خیبر همچون حضرت اباالفضل (ع) در کنار شط دجله شربت شهادت نوشید.